امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Terrene

American: teˈriːn British: teˈriːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
خاکی، زمینی، دنیوی، زمین، سرزمین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terrene

  1. adjective Relating to or characteristic of the earth or of human life on earth
    Synonyms: mundane, tellurian, telluric, terrestrial, earthbound, earthen, earthly, earthy, secular, temporal, worldly

ارجاع به لغت terrene

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terrene» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/terrene

لغات نزدیک terrene

پیشنهاد بهبود معانی