خاکی، گلی، سفالی، مادی، جسمانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an earthen dam
سد خاکی، برغاب
earthen walls on both sides of the road
دیوارههای خاکی در دو طرف جاده
an earthen jug
کوزهی سفالین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «earthen» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earthen