صفت تفضیلی:
earthierصفت عالی:
earthiestخاکی، خاکمانند، زمینی، دنیوی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a stale earthy smell
بوی مانده و خاکسان
wine with an earthy aroma
شراب دارای بوی خاک
his gross earthy egoism
خودپسندی بیادبانهی او
He is a jovial earthy man.
او آدمی خرمدل و خاکی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «earthy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earthy