Earthworm

ˈɜːrθwɜːrm ˈɜːθwɜːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    earthworms

معنی

noun
کرم خاکی، خراتین، آدم پست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد earthworm

  1. noun terrestrial worm that burrows into and helps aerate soil; often surfaces when the ground is cool or wet; used as bait by anglers
    Synonyms:
    earthworm nightcrawler angleworm dew worm fishworm night walker fishing worm wiggler crawler night crawler annelid red-worm

ارجاع به لغت earthworm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earthworm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earthworm

لغات نزدیک earthworm

پیشنهاد بهبود معانی