آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Homely

ˈhoʊmli ˈhəʊmli

معنی homely | جمله با homely

adjective

خودمانی و صمیمانه، مثل خانه، زشت، فاقد جمال، بدگل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

homely virtues

فضیلت‌های معمولی

His style is homely and easy to understand.

سبک او خودمانی و ساده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His sister is very homely.

خواهرش خیلی بی‌ریخت است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد homely

  1. adjective unattractive
    Synonyms:
    ugly plain ordinary not beautiful disgusting unalluring unaesthetic animal
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده homely

  • verb - intransitive
    home

ارجاع به لغت homely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homely

لغات نزدیک homely

پیشنهاد بهبود معانی