آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Homely

ˈhoʊmli ˈhəʊmli

معنی homely | جمله با homely

adjective

خودمانی و صمیمانه، مثل خانه، زشت، فاقد جمال، بدگل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

homely virtues

فضیلت‌های معمولی

His style is homely and easy to understand.

سبک او خودمانی و ساده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His sister is very homely.

خواهرش خیلی بی‌ریخت است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد homely

  1. adjective unattractive
    Synonyms:
    ugly plain ordinary not beautiful disgusting unalluring unaesthetic animal
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده homely

  • verb - intransitive
    home

ارجاع به لغت homely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homely

لغات نزدیک homely

پیشنهاد بهبود معانی