آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Everyday

ˈevrideɪ ˈevrideɪ

معنی everyday | جمله با everyday

adjective A2

روزانه، هرروزه، روزمره

my everyday routine

کارهای روزانه‌ی من

adjective

معمولی، عادی، پیش‌پا‌افتاده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

the everyday problems of living in a big town

مسائل معمولی زندگی در یک شهر بزرگ

everyday shoes

کفش معمولی (در برابر کفش مهمانی و غیره)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد everyday

ارجاع به لغت everyday

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «everyday» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/everyday

لغات نزدیک everyday

پیشنهاد بهبود معانی