شکل نوشتاری دیگر این لغت: run of the mill
معمولی، عادی، پیشپاافتاده، غیربرجسته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The run-of-the-mill office job was dull and repetitive.
این کار دفتری پیشپاافتاده، کسلکننده و تکراری بود.
The run-of-the-mill hotel room was clean and comfortable, but lacked any unique features.
اتاق معمولی هتل تمیز و راحت بود اما هیچگونه ویژگی منحصربهفردی نداشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «run-of-the-mill» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/run-of-the-mill