Run-on

American: ˈrəˈnɑːn British: ˈrəˈnɑːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective noun C1
(عروض) سطری شعر که معنی آن در سطر بعد کامل می‌شود، وابسته به این نوع سطر شعری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد run-on

  1. verb Continue uninterrupted
    Synonyms: chatter, maunder, keep-going, gabble
  2. adjective Designating or of a line of verse that has little or no natural syntactic pause between it and the next line
    Antonyms: end-stopped

ارجاع به لغت run-on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run-on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run-on

لغات نزدیک run-on

پیشنهاد بهبود معانی