آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Run-through

ˈrʌnθruː ˈrʌnθruː

معنی run-through

noun

تمرین از آغاز تا پایان (نمایش یا کنسرت)، تمرین کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد run-through

  1. verb to examine
    Synonyms:
    check look-at read-through
  1. noun a condensation of the essential or main points of something
    Synonyms:
    summary sum recap summing-up rundown summation wrap-up recapitulation

ارجاع به لغت run-through

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run-through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/run-through

لغات نزدیک run-through

پیشنهاد بهبود معانی