آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴

    چهره به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / chehre /

    ادبی face, feature, visage, countenance, physiognomy

    face

    feature

    visage

    countenance

    physiognomy

    صورت

    برای نشان دادن اثر نور پنجره، نیمی از چهره را روشن‌تر کشید.

    To show the effect of the window light, he highlighted half of the face.

    رسایی چهره

    the expressiveness of a face

    اسم
    فونتیک فارسی / chehre /

    character, personality, personage

    character

    personality

    personage

    فرد، شخص

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    چهره‌ی رمزالود عباپوش بی هیچ حرفی در تاریکی شب ناپدید شد.

    The mysterious personage in the cloak disappeared into the night without a word.

    چهره‌ی تاریخی

    historical personage

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد چهره

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    رخ رخساره رخسار روی سیما صورت عارض عذار قیافه گونه لقا وجه
    مترادف:
    وجهه
    مترادف:
    شخصیت
    مترادف:
    سطح رویه
    مترادف:
    نما شکل

    سوال‌های رایج چهره

    چهره به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «چهره» در زبان انگلیسی به face یا countenance ترجمه می‌شود.

    «چهره» به ظاهر، نمایانگری یا بخش جلویی سر انسان گفته می‌شود که شامل اجزای اصلی مانند چشم‌ها، بینی، دهان و ابروها است. چهره نه تنها ابزار اصلی شناخت و شناسایی افراد است، بلکه وسیله‌ای برای بیان احساسات، حالات روحی و واکنش‌های روانی نیز به شمار می‌رود. تغییرات جزئی در اجزای چهره می‌تواند پیام‌های گسترده‌ای درباره‌ی احساسات، نگرش‌ها و شخصیت فرد منتقل کند و بنابراین چهره نقش بسیار مهمی در ارتباطات انسانی ایفا می‌کند.

    از منظر روانشناسی و ارتباطات، چهره وسیله‌ی بیان غیرکلامی است. حالات چهره مانند لبخند، اخم، تعجب یا غم، اطلاعات بسیاری درباره‌ی وضعیت درونی فرد و واکنش او به محیط ارائه می‌کنند. این اطلاعات به دیگران کمک می‌کند تا بهتر بفهمند فرد مقابل چه احساسی دارد و چگونه باید با او تعامل کنند. توانایی تفسیر حالات چهره، مهارتی کلیدی در روابط اجتماعی، شغلی و آموزشی محسوب می‌شود.

    در هنر و ادبیات، چهره به عنوان یکی از عناصر اصلی بیانگر زیبایی، هویت و شخصیت افراد به کار می‌رود. نقاشان، عکاسان و نویسندگان با تمرکز بر جزئیات چهره، تلاش می‌کنند احساسات، داستان و ویژگی‌های فرد را منتقل کنند. چهره در این زمینه نه تنها بیانگر ظاهر فیزیکی، بلکه نشان‌دهنده‌ی عمق روانی، تجربه‌های زندگی و ویژگی‌های شخصیتی است که اثر هنری را غنی‌تر و معنادارتر می‌کند.

    از نظر فرهنگی و اجتماعی، چهره نماد هویت، شخصیت و جایگاه فرد در جامعه است. برخی فرهنگ‌ها اهمیت ویژه‌ای به آرایش، پوشش و مراقبت از چهره می‌دهند تا شخصیت، وضعیت اجتماعی و زیبایی فرد را برجسته کنند. همچنین، چهره در تعاملات رسمی و غیررسمی، اولین وسیله‌ی ایجاد اعتماد و برقراری ارتباط محسوب می‌شود و تأثیر قابل توجهی بر برداشت دیگران دارد.

    «چهره» مفهومی است که هم جنبه‌های فیزیکی و زیباشناسی و هم جنبه‌های روانی، اجتماعی و هنری را در بر می‌گیرد. این واژه بیانگر هویت، احساسات، شخصیت و ارتباطات انسان است و اهمیت آن در زندگی روزمره، هنر، روانشناسی و تعاملات اجتماعی بسیار برجسته است. چهره نه تنها وسیله‌ای برای شناسایی و ارتباط، بلکه آیینه‌ای از تجربه‌ها، احساسات و ویژگی‌های فردی انسان محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت چهره

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «چهره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چهره

    لغات نزدیک چهره

    • - چهر
    • - چهرک
    • - چهره
    • - چهره اسبی
    • - چهره ای
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.