visage, face, features, countenance
visage
face
features
countenance
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رخسار کودک پر از خاک بود.
The child's face was covered in dirt.
رخسار او نشاندهندهی غم عمیقی بود.
Her visage reflected a deep sadness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «رخسار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رخسار