فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

شخصیت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ذات هر شخص، ویژگی‌ها و خصیصه‌های اخلاقی هر فرد

فونتیک فارسی

shakhsiyyat
اسم

personality, character, individuality, entity, presence, personage

شیفته‌ی شخصیت دل‌فریب او

enthralled by her charming personality

تمایل نسبت به گونه‌ی ویژه‌ای از شخصیت

a bias toward a certain type of personality

نمونه‌جمله‌های بیشتر

شخصیت سرد

a cold personality

هر یک از افراد داستان یا فیلم و غیره

فونتیک فارسی

shakhsiyyat
اسم

character, persona

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

شخصیت داستان که از همه واضح‌تر تصویر شده است

the most sharply etched character in the story

رابرت هاردی به‌طرز گیج‌کننده‌ای نقش دو شخصیت را بازی کرد.

Robert Hardy confusingly played two characters.

مجازی fiber

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شخصیت

  1. مترادف:
    سجیه منش
  1. مترادف:
    تشخص

ارجاع به لغت شخصیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شخصیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شخصیت

لغات نزدیک شخصیت

پیشنهاد بهبود معانی