personality, character, individuality, entity, presence, personage
شیفتهی شخصیت دلفریب او
enthralled by her charming personality
تمایل نسبت به گونهی ویژهای از شخصیت
a bias toward a certain type of personality
شخصیت سرد
a cold personality
character, persona
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شخصیت داستان که از همه واضحتر تصویر شده است
the most sharply etched character in the story
رابرت هاردی بهطرز گیجکنندهای نقش دو شخصیت را بازی کرد.
Robert Hardy confusingly played two characters.
مجازی fiber
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شخصیت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شخصیت