آخرین به‌روزرسانی:

تشخص به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

tashakhkhos

personiflcation, distinction, overbearing mien

عامیانه class

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تشخص

  1. مترادف:
    امتیاز اعتبار بزرگ‌منشی تعین جاه‌وجلال شخصیت شوکت
  1. مترادف:
    شخصیت‌بخشی
  1. مترادف:
    شخص‌انکاری

ارجاع به لغت تشخص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشخص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تشخص

لغات نزدیک تشخص

پیشنهاد بهبود معانی