فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Per Diem

ˈpɜrːˈdiːm pɜːˈdiːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • (لاتین) (مزد و غیره) روزانه، روزیانه، روزینه
    • - We pay wages on a per diem basis.
    • - ما به‌طور روزانه مزد می‌دهیم.
  • (لاتین) مزد روزانه، دستمزد روزانه
    • - Laborers slave twelve hours a day for a meager per diem.
    • - عمله‌ها برای مزد روزانه‌ی اندک، دوازده ساعت جان می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد per diem

  1. noun per day
    Synonyms: by the day, daily, daily expense allowance

ارجاع به لغت per diem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «per diem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/per diem

لغات نزدیک per diem

پیشنهاد بهبود معانی