فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Per Diem

ˈpɜrːˈdiːm pɜːˈdiːm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(لاتین) (مزد و غیره) روزانه، روزیانه، روزینه

We pay wages on a per diem basis.

ما به‌طور روزانه مزد می‌دهیم.

(لاتین) مزد روزانه، دستمزد روزانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Laborers slave twelve hours a day for a meager per diem.

عمله‌ها برای مزد روزانه‌ی اندک، دوازده ساعت جان می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد per diem

  1. noun per day
    Synonyms:
    daily by the day daily expense allowance

ارجاع به لغت per diem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «per diem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/per diem

لغات نزدیک per diem

پیشنهاد بهبود معانی