صفت تفضیلی:
more informalصفت عالی:
most informalغیررسمی، خصوصی، خودمانی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
informal negotiations
مذاکرات غیررسمی
an informal reception for the new ambassador
جلسهی معارفهی غیررسمی برای سفیر جدید
an informal gathering of friends
گردهمایی خودمانی دوستان
Dress informally for the picnic.
برای پیکنیک لباس راحت (غیر رسمی) بپوش.
He treated us kindly and informally.
او بدون رودرواسی و با مهربانی با ما رفتار کرد.
an informal dance (party)
مهمانی رقص با لباس آزاد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «informal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/informal