فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Extempore

ɪkˈstempri ɪkˈstempri ɪkˈstempri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb

به‌طور فی‌البدیهه، بی‌آمادگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an extempore poem

شعر فی‌البداهه

A speech given extempore.

خطاب‌های که بدون آمادگی قبلی ارائه می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extempore

  1. adjective offhand
    Synonyms:
    impromptu extemporaneous

ارجاع به لغت extempore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extempore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extempore

لغات نزدیک extempore

پیشنهاد بهبود معانی