با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Extempore

ɪkˈstempri ɪkˈstempri ɪkˈstempri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
به‌طور فی‌البدیهه، بی‌آمادگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- an extempore poem
- شعر فی‌البداهه
- A speech given extempore.
- خطاب‌های که بدون آمادگی قبلی ارائه می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extempore

  1. adjective offhand
    Synonyms: impromptu, extemporaneous

ارجاع به لغت extempore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extempore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extempore

لغات نزدیک extempore

پیشنهاد بهبود معانی