شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: extemporise
بالبداهه گفتن، فیالبداهه سخن گفتن، فیالبداهه نواختن، فیالبداهه سرودن، بیاندیشه اجرا کردن، بدون دانش درست کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Since she had lost the text of her speech she had to extemporize.
چون متن سخنرانی خود را گم کرده بود، مجبور شد فیالبداهه صحبت کند.
The chef had to extemporize a new dish when the main ingredient was out of stock.
سرآشپز مجبور شد یک غذای جدید را زمانی که مواد اولیهی موجود در انبار تمام شده بود، بدون دانش درست کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «extemporize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extemporize