شکل نوشتاری این لغت در حالت قید (adverb): ad lib
فیالبداهه، بدون آمادگی قبلی
She speaks ad lib.
او فیالبداهه سخن میگوید.
I deliverd my speech ad lib.
سخنرانیام را بدون آمادگی قبلی ارائه کردم.
فیالبداهه گفتن، بیمقدمه سخن گفتن، بدیههگویی کردن، بدون نوشته صحبت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Say what's in the play and don't ad-lib.
فقط آنچه در نمایشنامه آمده بگو و از خودت چیزی اضافه نکن.
During the presentation, he had to ad-lib some of his points.
او در طول ارائه، مجبور شد برخی از نکات خود را فیالبداهه بیان کند.
کلام فیالبداهه، بداهه
His ad-libs were very funny.
بذلهگوییهای (خارج از متن) او بسیار خندهدار بود.
His ad-lib at the end of the speech left the audience in stitches.
کلام فیالبداههاش در پایان گفتارش، حضار را از خنده رودهبر کرد.
فیالبداهه، بیمقدمه (سخن)
ad-lib jokes
جوکهای فیالبداهه
The politician's ad-lib speech failed to impress the crowd and left them disappointed.
سخنرانی بیمقدمه و فیالبداههی این سیاستمدار نتوانست جمعیت را تحتتأثیر قرار دهد و آنها را ناامید کرد.
مطابق با میل، به میل (کسی)
The chef prepared the dish ad lib.
سرآشپز غذا را مطابق با میل خود آماده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ad-lib» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ad-lib