تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کتبی پاسخ دادن
1- یادداشت کردن، نت برداشتن، نوشتن
2- کتبی مورد انتقاد یا حمله قرار دادن 3- (برای کودکان و غیره) ساده نگاشتن
نامه نوشتن
درج کردن، پر کردن
(از حساب بدهی و غیره) حذف کردن، لغو کردن، کم کردن، کاستن، کنار گذاشتن
تنزل ارزش کردن، حذف ارزش داشتن، مستهلک کردن
(وسیلهی نقلیه) داغون کردن، دربوداغون کردن، خراب کردن، از بین رفتن
از خیر چیزی گذشتن، قید چیزی یا کسی را زدن، دور چیزی را خط کشیدن
به تفصیل نوشتن
1- شرح چیزی را نوشتن، شرح دادن، مورد نگارش قرار دادن 2- (در نگارش) مورد تحسین قرار دادن، تعریف کردن از 3- (حسابداری)بیش از حد قیمت برای چیزی تعیین کردن، زیاد نمودار کردن
nothing (or not much) to write home about
غیرجالب توجه، پیشپا افتاده، آنچه که آش دهانسوزی نیست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «write» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/write