امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Autograph

ˈɒːtəɡræf ˈɔːtəɡrɑːf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    autographed
  • شکل سوم:

    autographed
  • سوم‌شخص مفرد:

    autographs
  • وجه وصفی حال:

    autographing
  • شکل جمع:

    autographs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
امضا (خصوصاً امضای فردی معروف)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Fans lined up for hours to obtain the singer's autograph.
- هواداران برای گرفتن امضای این خواننده ساعت‌ها در صف ایستادند.
- Would you send me your autograph?
- آیا ممکن است امضای خود را برای اینجانب ارسال فرمایید؟
verb - transitive
امضا کردن
- He autographed and gave me a copy of his book.
- او نسخه‌ای از کتاب خود را امضا کرد و به من داد.
- She asked the author to autograph her copy of the book.
- او از نویسنده خواست که کپی کتاب را امضا کند.
noun countable uncountable
دستخط، نسخه‌ی خطی
- The auction featured a valuable autograph from a renowned historical figure.
- در این حراج یک نسخه‌ی خطی ارزشمند از شخصیتی مشهور تاریخی به نمایش گذاشته شد.
- He cherished the rare book, especially because it contained the author's autograph on the title page.
- او این کتاب کمیاب را گرامی می‌داشت؛ به‌ویژه به این دلیل که در صفحه‌ی عنوان، دستخط نویسنده وجود داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد autograph

  1. noun handwritten signature
    Synonyms:
    endorsement handwriting inscription John Hancock seal token undersignature writing
  1. verb write signature
    Synonyms:
    endorse engross handwrite ink inscribe pen sign signature subscribe write by hand

ارجاع به لغت autograph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autograph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autograph

لغات نزدیک autograph

پیشنهاد بهبود معانی