فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Autograph

ˈɒːtəɡræf ˈɔːtəɡrɑːf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    autographed
  • شکل سوم:

    autographed
  • سوم شخص مفرد:

    autographs
  • وجه وصفی حال:

    autographing
  • شکل جمع:

    autographs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive
    دست‌خط خود مصنف، خط یا امضای خود شخص، دست‌خط نوشتن، از روی دست‌خطی رونویسی کردن(مثل عکس)، توشیح کردن
    • - Would you send me your autograph?
    • - آیا ممکن است امضای خود را برای اینجانب ارسال فرمایید؟
    • - He autographed and gave me a copy of his book.
    • - او نسخه‌ای از کتاب خود را امضا کرد و به من داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد autograph

  1. noun handwritten signature
    Synonyms: endorsement, handwriting, inscription, John Hancock, seal, token, undersignature, writing
  2. verb write signature
    Synonyms: endorse, engross, handwrite, ink, inscribe, pen, sign, signature, subscribe, write by hand

ارجاع به لغت autograph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «autograph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/autograph

لغات نزدیک autograph

پیشنهاد بهبود معانی