گذشتهی ساده:
autographedشکل سوم:
autographedسومشخص مفرد:
autographsوجه وصفی حال:
autographingشکل جمع:
autographsامضا (خصوصاً امضای فردی معروف)
Fans lined up for hours to obtain the singer's autograph.
هواداران برای گرفتن امضای این خواننده ساعتها در صف ایستادند.
Would you send me your autograph?
آیا ممکن است امضای خود را برای اینجانب ارسال فرمایید؟
امضا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He autographed and gave me a copy of his book.
او نسخهای از کتاب خود را امضا کرد و به من داد.
She asked the author to autograph her copy of the book.
او از نویسنده خواست که کپی کتاب را امضا کند.
دستخط، نسخهی خطی
The auction featured a valuable autograph from a renowned historical figure.
در این حراج یک نسخهی خطی ارزشمند از شخصیتی مشهور تاریخی به نمایش گذاشته شد.
He cherished the rare book, especially because it contained the author's autograph on the title page.
او این کتاب کمیاب را گرامی میداشت؛ بهویژه به این دلیل که در صفحهی عنوان، دستخط نویسنده وجود داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «autograph» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/autograph