فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Scribble
ˈskrɪbl
ˈskrɪbl
گذشته‌ی ساده:
scribbledشکل سوم:
scribbledسوم‌شخص مفرد:
scribblesوجه وصفی حال:
scribblingمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
verb - intransitive
verb - transitive
باشتاب نوشتن، بد نوشتن، خط‌خطی کردن، خرچنگ قورباغه نوشتن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The old man scribbled his signature on the bottom of the page with a shaky hand.
پیرمرد با دستان لرزان پای ورقه را به‌طور ناخوانا امضا کرد.
The child scribbled all over the page.
کودک تمام صفحه را خط‌خطی کرد.
noun
countable
uncountable
متن ناخوانا، نوشته‌ی بدخط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Who has written this scribble? I for one can't read it!
این متن ناخوانا را چه کسی نوشته است؟ من که نمی‌توانم آن را بخوانم!
مترادف و متضاد scribble
-
verb write illegiblySynonyms:write badly scrawl scratch jot squiggle doodle write erratically
ارجاع به لغت scribble
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «scribble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scribble