۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Doodle

ˈduːdl ˈduːdl

گذشته‌ی ساده:

doodled

شکل سوم:

doodled

سوم‌شخص مفرد:

doodles

وجه وصفی حال:

doodling

شکل جمع:

doodles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

خط زدن، خط‌خطی کردن (معمولاً هنگام خستگی یا فکر کردن به چیزی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Some of the students were doodling during the professor's lecture.

بعضی از دانشجویان هنگامی که استاد درس می‌داد، مشغول خط‌خطی کردن کاغذهای خود بودند.

a sheet covered in doodles

ورقه‌ی خط‌خطی شده

verb - transitive

وقت تلف کردن، وقت‌کشی کردن، ول گشتن، دست‌دست کردن، سرسری گرفتن، بازیچه کردن، هدر دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doodle

  1. verb to waste time by engaging in aimless activity
    Synonyms:
    fool around mess around fiddle tinker trifle putter fool draw scribble dolt
  1. noun an aimless drawing
    Synonyms:
    scribble scrabble

سوال‌های رایج doodle

گذشته‌ی ساده doodle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده doodle در زبان انگلیسی doodled است.

شکل سوم doodle چی میشه؟

شکل سوم doodle در زبان انگلیسی doodled است.

شکل جمع doodle چی میشه؟

شکل جمع doodle در زبان انگلیسی doodles است.

وجه وصفی حال doodle چی میشه؟

وجه وصفی حال doodle در زبان انگلیسی doodling است.

سوم‌شخص مفرد doodle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد doodle در زبان انگلیسی doodles است.

ارجاع به لغت doodle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doodle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doodle

لغات نزدیک doodle

پیشنهاد بهبود معانی