شکل جمع:
doobiesسیگار ماریجوانا، گل، علف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He rolled a doobie for the night.
او برای شب علف پیچید.
He took a long puff from the doobie.
او به سیگار ماریجوانا پک عمیقی زد.
The smell of the doobie filled the air.
بوی گل فضا را پر کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «doobie» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doobie