آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ آبان ۱۴۰۴

    Talk Through

    معنی talk through

    phrasal verb C2

    توضیح دادن

    phrasal verb

    تسلی دادن، دلداری دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج talk through

    معنی talk through به فارسی چی می‌شه؟

    عبارت «talk through» در زبان فارسی به‌صورت «به‌تفصیل توضیح دادن» یا «گام‌به‌گام شرح دادن» ترجمه می‌شود.

    این اصطلاح فعلی مرکب است و معمولاً زمانی به کار می‌رود که شخصی چیزی را با جزئیات برای دیگری توضیح می‌دهد تا او آن را بهتر درک کند یا بتواند مرحله‌به‌مرحله کاری را انجام دهد. به عنوان مثال، جمله‌ی Let me talk you through the process به معنای «اجازه بده روند کار را برایت مرحله‌به‌مرحله توضیح دهم» است. این ترکیب در گفت‌وگوهای رسمی، آموزشی و حرفه‌ای کاربرد فراوان دارد.

    در بُعد زبانی، «talk through» از دو جزء اصلی تشکیل شده است: talk به معنی «صحبت کردن» و through به معنای «از میان» یا «در سراسر». ترکیب این دو معنا، مفهوم گفت‌وگویی را القا می‌کند که به‌صورت پیوسته و کامل در طول یک موضوع یا روند صورت می‌گیرد. از همین رو، تفاوت آن با فعل ساده‌ی «talk» در میزان عمق و جزئیات توضیح است. وقتی کسی چیزی را “talks through” می‌کند، معمولاً هدفش آموزش، راهنمایی یا روشن‌سازی یک موضوع است، نه صرفاً صحبت کردن درباره‌ی آن.

    از نظر کاربردی، این اصطلاح در موقعیت‌های گوناگون استفاده می‌شود. در محیط‌های کاری، مدیران ممکن است فرآیند انجام پروژه را برای کارمندان خود “talk through” کنند تا همه مراحل را دقیق بفهمند. در آموزش، معلمان اغلب هنگام تدریس مفاهیم دشوار از این روش بهره می‌برند تا دانش‌آموزان گام‌به‌گام با موضوع پیش بروند. حتی در روابط شخصی نیز می‌توان از آن استفاده کرد، مثلاً زمانی که دو نفر می‌خواهند درباره‌ی اختلاف یا سوءتفاهمی صحبت کنند و آن را با گفت‌وگو حل نمایند — یعنی «talk through the problem».

    از جنبه‌ی روان‌شناختی، «talk through» ابزاری مؤثر برای حل مسئله و کاهش تنش محسوب می‌شود. بسیاری از مشاوران و روان‌درمانگران از بیماران خود می‌خواهند که احساسات یا رویدادهای دشوار را “talk through” کنند؛ یعنی با صحبت و تحلیل کلامی، آن را درک کرده و از فشار روانی بکاهند. این فرآیند نه‌تنها به روشن شدن افکار کمک می‌کند، بلکه باعث ایجاد بینش و آرامش نیز می‌شود. گفت‌وگو در این معنا به پلی میان ذهن و احساس تبدیل می‌شود.

    در بُعد فرهنگی و ارتباطی، مفهوم “talk through” نشان‌دهنده‌ی اهمیت گفت‌وگو به‌عنوان ابزار فهم و هم‌دلی است. در دنیایی که اغلب پر از سوءتفاهم و ارتباطات سطحی است، «به‌تفصیل حرف زدن» درباره‌ی مسائل، نشانه‌ی بلوغ ارتباطی و احترام متقابل به شمار می‌رود. کسانی که مهارت “talking through” دارند، معمولاً در مدیریت تعارض‌ها، هدایت تیم‌ها و تربیت افراد مؤثرتر عمل می‌کنند، زیرا گفت‌وگو را وسیله‌ای برای هدایت، نه تحمیل، می‌دانند.

    «talk through» را می‌توان نمادی از صبر، دقت و ارتباط آگاهانه دانست. این عبارت یادآور آن است که برای درک درست یک موضوع یا حل مسئله، باید با آرامش، وضوح و جزئیات پیش رفت — نه با عجله یا قضاوت. هر گفت‌وگویی که از مسیر “talk through” عبور کند، به درک عمیق‌تر، تصمیم‌های بهتر و روابط انسانی‌تر منتهی می‌شود.

    ارجاع به لغت talk through

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «talk through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/talk-through

    لغات نزدیک talk through

    • - talk show
    • - talk someone's ear(or arm or leg) off
    • - talk through
    • - talk through one's hat
    • - talk tough
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.