آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Prepared

prɪˈperd prɪˈpeəd

سوم‌شخص مفرد:

prepares

وجه وصفی حال:

preparing

معنی prepared | جمله با prepared

adjective B1

آماده، مهیا، فراهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

prepared for war

آماده‌ی جنگ

prepared mind

ذهن آماده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The prepared athlete warmed up before the game.

ورزشکار آماده قبل از مسابقه بدنش را گرم کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prepared

  1. adjective ready in body or mind
    Synonyms:
    ready willing able fit set available inclined fixed arranged adapted qualified minded disposed planned primed prepped adjusted on guard in order handy up all systems go all set predisposed processed all bases covered up on groomed rehearsed of a mind wired psyched-up stacked put up rigged gaffed set-up sewed-up

لغات هم‌خانواده prepared

سوال‌های رایج prepared

وجه وصفی حال prepared چی میشه؟

وجه وصفی حال prepared در زبان انگلیسی preparing است.

سوم‌شخص مفرد prepared چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد prepared در زبان انگلیسی prepares است.

ارجاع به لغت prepared

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prepared» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prepared

لغات نزدیک prepared

پیشنهاد بهبود معانی