۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Stacked

stækt stækt

سوم‌شخص مفرد:

stacks

وجه وصفی حال:

stacking

معنی‌ها

adjective

روی‌هم انباشته‌شده، مملو از

adjective

(آمریکا - عامیانه - زن) دارای بقچه‌بندی خوب، کمی چاق، ولی خوش‌هیکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stacked

  1. adjective put away
    Synonyms:
    stored put-aside stashed
  1. adjective amply proportioned; said of women
    Synonyms:
    curvy shapely curvaceous voluptuous full-bosomed buxom busty well-developed well-proportioned well-endowed built bosomy sonsy sonsie
  1. verb arrange in stacks
    Synonyms:
    accumulated grouped loaded heaped piled banked mounded lumped hilled drifted
    Antonyms:
    emptied

سوال‌های رایج stacked

وجه وصفی حال stacked چی میشه؟

وجه وصفی حال stacked در زبان انگلیسی stacking است.

سوم‌شخص مفرد stacked چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد stacked در زبان انگلیسی stacks است.

ارجاع به لغت stacked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stacked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stacked

لغات نزدیک stacked

پیشنهاد بهبود معانی