۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Busty

ˈbʌsti ˈbʌsti

صفت تفضیلی:

bustier

صفت عالی:

bustiest

معنی

adjective

خوش سر و سینه، دارای پستان‌های بزرگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد busty

  1. adjective (of a woman's body) having a large bosom and pleasing curves
    Synonyms:
    curvy curvaceous voluptuous buxom bosomy well-endowed full-bosomed stacked sonsie sonsy

سوال‌های رایج busty

صفت تفضیلی busty چی میشه؟

صفت تفضیلی busty در زبان انگلیسی bustier است.

صفت عالی busty چی میشه؟

صفت عالی busty در زبان انگلیسی bustiest است.

ارجاع به لغت busty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «busty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/busty

لغات نزدیک busty

پیشنهاد بهبود معانی