آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ آبان ۱۴۰۴

    The Bare Minimum

    معنی the bare minimum

    collocation

    کمینه‌ترین، کمترین حد ممکن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج the bare minimum

    معنی the bare minimum به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی “the bare minimum” در زبان فارسی به “حداقل ممکن” یا “کمترین مقدار لازم” ترجمه می‌شود.

    عبارت «the bare minimum» معمولاً زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم نشان دهیم کاری یا اقدامی صرفاً به اندازه‌ای انجام شده که پاسخگوی شرایط باشد، اما هیچ تلاش اضافی یا کیفیت بالاتری در آن وجود ندارد. به عبارت دیگر، این اصطلاح نشان‌دهنده‌ی حداقل استاندارد مورد انتظار است و اغلب حاوی بار انتقادی یا هشدار است که ممکن است عملکرد پایین یا ناکافی باشد.

    در زندگی روزمره، افراد ممکن است برای انجام تکالیف مدرسه، پروژه‌های کاری یا حتی مسئولیت‌های شخصی خود تنها «the bare minimum» را انجام دهند. مثلاً دانشجویی ممکن است تکلیفش را فقط به اندازه‌ای بنویسد که نمره‌ی قبولی بگیرد، بدون آنکه جزئیات اضافی یا خلاقیت به خرج دهد. این رویکرد ممکن است از نظر اقتصادی یا زمانی منطقی به نظر برسد، اما اغلب کیفیت نهایی کار را کاهش می‌دهد.

    در محیط‌های کاری، مفهوم «the bare minimum» به وضوح دیده می‌شود. کارکنانی که صرفاً حداقل وظایف خود را انجام می‌دهند، ممکن است از نظر مدیریتی عملکرد قابل قبولی داشته باشند، اما خلاقیت، نوآوری یا مشارکت فعال در بهبود فرآیندها از آن‌ها انتظار نمی‌رود. از همین رو، بسیاری از سازمان‌ها سعی می‌کنند انگیزه‌ی کارکنان را برای فراتر رفتن از حداقل ممکن افزایش دهند تا کیفیت و بهره‌وری بالا رود.

    در مسائل مربوط به سلامت و سبک زندگی، انجام «the bare minimum» نیز قابل مشاهده است. مثلاً فردی که فقط برای حفظ سلامت خود هر از گاهی ورزش می‌کند یا رژیم غذایی سالم را به شکل محدود رعایت می‌کند، تنها حداقل مورد نیاز برای جلوگیری از مشکلات جدی را انجام داده است. در این زمینه، تلاش برای فراتر رفتن از حداقل، اثرات مثبت بیشتری بر سلامتی و انرژی روزانه به همراه دارد.

    عبارت «the bare minimum» گاهی در ادبیات و گفت‌وگوهای روزمره نیز به کار می‌رود تا به شیوه‌ای غیرمستقیم انتقاد یا نگرانی نسبت به کم‌کاری بیان شود. این اصطلاح به افراد یادآوری می‌کند که انجام فقط حداقل لازم ممکن است کوتاه‌مدت کارآمد باشد، اما برای دستیابی به موفقیت، رشد و کیفیت مطلوب، فراتر رفتن از حداقل ضروری اهمیت زیادی دارد.

    ارجاع به لغت the bare minimum

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «the bare minimum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the-bare-minimum

    لغات نزدیک the bare minimum

    • - the bard
    • - the bare essentials
    • - the bare minimum
    • - the bastille
    • - the battery
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.