آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Curvy

ˈkɜːrvi ˈkɜːvi

معنی curvy | جمله با curvy

adjective

دارای انحنا، پرچول، پرپیچ‌و‌خم

a curvy road

راه پرپیچ‌و‌خم

adjective

(عامیانه) رجوع شود به: curvaceous

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد curvy

  1. adjective having a full, voluptuous figure
    Synonyms:
    shapely curvaceous voluptuous curvey well-developed busty full-bosomed buxom well-endowed bosomy built stacked sonsy sonsie

سوال‌های رایج curvy

معنی curvy به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «curvy» در زبان فارسی به «دارای انحنا» یا «خمیده‌دار» ترجمه می‌شود و معمولاً برای توصیف اشکالی که خطوط صاف ندارند و دارای قوس‌ها یا خمیدگی‌های نرم و پیوسته هستند به کار می‌رود.

واژه‌ی «curvy» یک صفت در زبان انگلیسی است که از ریشه‌ی «curve» به معنای «منحنی» گرفته شده است. این کلمه می‌تواند در زمینه‌های مختلفی به کار رود، از توصیف فرم اجسام فیزیکی و عناصر طراحی گرفته تا اشاره به ویژگی‌های بصری در معماری، هنر، مد و حتی طبیعت. در هر یک از این زمینه‌ها، «curvy» مفهومی از حرکت، نرمی، و زیبایی را منتقل می‌کند، چرا که منحنی‌ها اغلب حس سیالیت و پویایی را القا می‌کنند.

در طراحی صنعتی و هنرهای تجسمی، «curvy» اغلب برای توصیف فرم‌هایی به کار می‌رود که به جای خطوط صاف و زاویه‌دار، از خطوط منحنی استفاده می‌کنند. برای مثال، یک مبل با دسته‌ها و تکیه‌گاه خمیده یا یک خودروی اسپرت با بدنه‌ای نرم و قوس‌دار می‌تواند به عنوان «curvy» توصیف شود. این نوع طراحی معمولاً حس راحتی، لطافت، و ارگونومی بیشتری ایجاد می‌کند.

در توصیف طبیعت نیز «curvy» کاربرد زیادی دارد. مسیر یک رودخانه که با پیچ‌وخم‌های طبیعی پیش می‌رود، جاده‌ای که میان کوه‌ها با انحنا حرکت می‌کند، یا حتی شاخه‌های درختی که با قوس‌های طبیعی رشد کرده‌اند، همگی می‌توانند با این واژه توصیف شوند. این کاربرد به ویژه در ادبیات توصیفی و متون گردشگری رایج است، زیرا منحنی‌ها جلوه‌ای شاعرانه و زنده به صحنه می‌بخشند.

در صنعت مد و پوشاک، «curvy» معمولاً برای توصیف اندامی به کار می‌رود که دارای خطوط بدن نرم و برجسته است، به ویژه در قسمت‌هایی مانند کمر، باسن و شانه‌ها. این نوع توصیف غالباً بار مثبت دارد و به شکلی محترمانه و زیباشناسانه به انحنای طبیعی بدن اشاره می‌کند. با این حال، در این زمینه باید با دقت از این واژه استفاده شود تا ضمن حفظ احترام، بار معنایی مثبت آن نیز منتقل گردد.

«curvy» واژه‌ای است که زیبایی، پویایی و نرمی را در ذهن تداعی می‌کند. چه در معماری و طراحی، چه در طبیعت و چه در توصیف ویژگی‌های انسانی، این کلمه حس حرکت طبیعی و هماهنگی را القا می‌کند و بر خلاف خطوط خشک و زاویه‌دار، نوعی حس زندگی و انرژی در فرم‌ها ایجاد می‌نماید.

ارجاع به لغت curvy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curvy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curvy

لغات نزدیک curvy

پیشنهاد بهبود معانی