با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Shapely

ˈʃeɪpli ˈʃeɪpli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خوش‌ریخت، خوش‌ترکیب، شکیل، خوش‌برورو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a shapely figure
- اندام خوش‌ریخت
- Shapely girls welcomed him to paradise.
- دختران پری‌پیکر در بهشت به او خوشامد گفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shapely

  1. adjective well-proportioned
    Synonyms: balanced, beautiful, built, comely, curvaceous, elegant, full-figured, graceful, neat, pleasing, proportioned, regular, rounded, sightly, statuesque, sylphlike, symmetrical, trim, well-formed, well-turned
    Antonyms: deformed, disfigured, disproportioned, formless, shapeless, unshapely

لغات هم‌خانواده shapely

ارجاع به لغت shapely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shapely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shapely

لغات نزدیک shapely

پیشنهاد بهبود معانی