(بهگونهای که هیچ شکل یا ساختار مشخصی نداشته باشد) بهطور بدقواره، بهطور بیریخت، بهطور بیشکل، بهطور بدقیافه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
On his physical side, he was shapelessly strong and hopelessly ugly.
از لحاظ جسمی، او بهطور بیریخت قوی و بهطور ناامیدکنندهای کریهالمنظر بود.
He was an shapelessly fat.
او بهطور بدقوارهای چاق بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shapelessly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shapelessly