پیشرفته، توسعهیافته، رشدیافته، پرورشیافته، بهبودیافته، بسطیافته، عالی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The well-developed infrastructure of the city allows for efficient transportation and communication.
زیرساخت توسعهیافتهی شهر حملونقل و ارتباط کارآمد را میسر میکند.
Our company had a well-developed marketing strategy, with effective advertising campaigns.
شرکت ما یک استراتژی بازاریابی پیشرفته و کمپینهای تبلیغاتی مؤثر داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well-developed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-developed