با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Buxom

ˈbʌksm ˈbʌksm
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از fodgel به‌ جای buxom استفاده کرد.

معنی

adjective
خوش‌هیکل، چاق‌وچله، خوش، خوش‌دل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد buxom

  1. adjective bosomy
    Synonyms: ample, built, busty, chubby, comely, curvaceous, curvy, full-bosomed, full-figured, healthy, hearty, lusty, plump, robust, shapely, stacked, voluptuous, well-made, well-proportioned, well-rounded, zaftig
    Antonyms: flat, petite, small

ارجاع به لغت buxom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «buxom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/buxom

لغات نزدیک buxom

پیشنهاد بهبود معانی