آخرین به‌روزرسانی:

Buxom

ˈbʌksm ˈbʌksm

توضیحات:

همچنین می‌توان از fodgel به‌ جای buxom استفاده کرد.

معنی

adjective

خوش‌هیکل، چاق‌وچله، خوش، خوش‌دل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد buxom

  1. adjective bosomy
    Synonyms:
    curvy shapely full-figured voluptuous busty plump curvaceous ample built stacked well-rounded well-proportioned healthy robust full-bosomed chubby comely hearty lusty well-made zaftig
    Antonyms:
    small flat petite

ارجاع به لغت buxom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «buxom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/buxom

لغات نزدیک buxom

پیشنهاد بهبود معانی