صفت تفضیلی:
more well-doneصفت عالی:
most well-doneآفرین، خوب انجامشده، احسنت!، مرحبا، عالی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
After weeks of practice, the performance was well done.
پساز هفتهها تمرین، اجرا عالی انجام شد.
His hard work paid off and the project was well done.
کار سخت او نتیجه داد و پروژه عالی انجام شد.
غذا و آشپزی خوب پختهشده، کاملاً برشته، جاافتاده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The well-done steak was juicy and delicious.
استیک خوب پختهشده آبدار و خوشمزه بود.
The well-done omelette was perfectly fluffy and flavorful.
املت خوب پختهشده کاملاً نرم و خوشطعم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «well-done» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-done-2