فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Well-favored

wɛl ˈfeɪvərd wɛl ˈfeɪvəd

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: well-favoured

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

خوشگل، قشنگ، زیبا، خوش‌قیافه، خوش‌ریخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The well-favored actor received a standing ovation for his performance in the play.

این بازیگر زیبا را بازی در این نمایش ایستاده تشویق کردند.

The young man was well-favoured, attracting attention wherever he went.

مرد جوان خوش‌قیافه بود و هر جا که می‌رفت، توجه دیگران را به خود جلب می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد well-favored

  1. adjective Pleasing in appearance especially by reason of conformity to ideals of form and proportion; ; ; ; - Thackeray; - Lillian Hellman
    Synonyms:
    attractive beautiful handsome pretty good-looking fine-looking better-looking comely well-favoured

ارجاع به لغت well-favored

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «well-favored» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/well-favored

لغات نزدیک well-favored

پیشنهاد بهبود معانی