imagination, conception, imagery, assumption, impression, vision, ideal, image, supposition, notion
imagination
conception
imagery
assumption
impression
vision
ideal
image
supposition
notion
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او این تصور باطل را دارد که بال دارد و میتواند پرواز کند.
He is under the delusive impression that he has wings and can fly.
شعر او خیال و تصور همه را به خود جلب کرد.
her poem captured everyone's imagination.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تصور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تصور