فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

شتاب‌زده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    shetaabzade
  • cursory, hurried, impetuous, rash
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد شتاب‌زده

ارجاع به لغت شتاب‌زده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شتاب‌زده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شتاب‌زده

لغات نزدیک شتاب‌زده

پیشنهاد بهبود معانی