صبور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دارای صبر، بردبار

فونتیک فارسی

saboor
صفت
patient, forbearing, uncomplaining, tolerant, stoical, long-suffering

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- مرد صبور به توهین‌های آنان گوش داد و دعا کرد.

- The patient man listened to their insults and prayed.

- موقع سرمایه‌گذاری لازم است که صبور باشی. گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی

- When investing, it pays to be patient. Remember that good things come to those who wait.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صبور

ارجاع به لغت صبور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صبور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/صبور

لغات نزدیک صبور

پیشنهاد بهبود معانی