روی هم انباشتن، جمع کردن، گرد آوردن
عبارت «stack up» در زبان فارسی به معنای «روی هم گذاشتن»، «انباشت کردن» یا «جمع شدن» ترجمه میشود.
این عبارت به عمل قرار دادن اشیاء یا موارد مختلف روی یکدیگر یا ایجاد تجمعی از چیزها اشاره دارد و هم میتواند به معنی فیزیکی باشد و هم به صورت استعاری در مورد مسائل، کارها یا مشکلات به کار رود.
در معنای فیزیکی، stack up به سادگی به عمل چیدن اشیاء روی هم اشاره دارد. برای مثال، کتابها، جعبهها یا وسایل مختلف میتوانند stack up شوند تا فضای کمتری اشغال کنند یا نظم بهتری پیدا کنند. این کاربرد بسیار رایج در خانهها، انبارها و محیطهای کاری است و نشاندهندهی سازماندهی و مدیریت فضای فیزیکی است.
به صورت استعاری، stack up میتواند به تجمع مسائل، مشکلات یا کارهای ناتمام اشاره داشته باشد. مثلاً وقتی گفته میشود «Problems are starting to stack up», یعنی «مشکلات شروع به انباشته شدن کردهاند». در این کاربرد، عبارت حس فشار، انباشت وظایف یا پیچیدگی رویدادها را منتقل میکند و نیاز به مدیریت و اولویتبندی را نشان میدهد.
در مقایسه و ارزیابی نیز از stack up استفاده میشود. وقتی میگویند «How does this product stack up against the competitor?» یعنی «این محصول در مقایسه با رقیب چگونه عمل میکند؟». در این کاربرد، stack up به توانایی مقایسه عملکرد، کیفیت یا ارزش یک چیز با چیز دیگر اشاره دارد و نشاندهندهی سنجش و تحلیل است.
stack up مفهومی چندبعدی است که هم معنای فیزیکی دارد و هم استعاری و تحلیلی. این عبارت یادآور این است که در زندگی، اشیا، مسائل و ارزشها میتوانند جمع شوند، ارزیابی شوند و بر اساس اولویتها مدیریت گردند. توانایی درک و مدیریت چیزهایی که stack up میشوند، مهارتی است که به نظم، تحلیل و تصمیمگیری بهتر کمک میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stack up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stack up