گذشتهی ساده:
turned awayشکل سوم:
turned awayسومشخص مفرد:
turns awayوجه وصفی حال:
turning awayبرگرداندن نگاه، روی برگرداندن
She turned away, embarrassed by the attention.
او از شرم و خجالت نگاهش را برگرداند.
She turned away when the scary scene appeared in the movie.
وقتی صحنهی ترسناک در فیلم ظاهر شد، او نگاهش را برگرداند.
راه ندادن، از ورود بازداشتن، رد کردن، منع کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was turned away from the stadium for arriving late.
او بهدلیل دیر رسیدن از ورود به ورزشگاه منع شد.
The hotel turned away visitors who didn’t have reservations.
هتل، بازدیدکنندگانی که رزرو نداشتند را به بیرون فرستاد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «turn away» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turn-away