سومشخص مفرد:
loadsوجه وصفی حال:
loading(آمریکا، عامیانه) مست، پولدار، دارای پول زیاد، بارشده، مملو، پر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a loaded ship
کشتی بارشده
a loaded rifle
تفنگ پر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «loaded» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loaded