Sozzled

ˈsɑːzld ˈsɒzld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(عامیانه) سیاه مست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sozzled

  1. adjective very drunk
    Synonyms:
    drunk soused plastered loaded sloshed pissed smashed soaked tight blotto stiff squiffy wet cockeyed blind-drunk pie-eyed fuddled crocked besotted pixilated slopped

ارجاع به لغت sozzled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sozzled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sozzled

لغات نزدیک sozzled

پیشنهاد بهبود معانی