آخرین به‌روزرسانی:

Pissed

pɪst pɪst

سوم‌شخص مفرد:

pisses

وجه وصفی حال:

pissing

صفت تفضیلی:

more pissed

صفت عالی:

most pissed

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

(عامیانه - ناپسند) دلخور، رنجیده، ناخشنود، خشمگین، برزخ

He was late and the teacher became quite pissed.

او دیر آمد و معلم خیلی دلخور شد.

adjective

(عامیانه - ناپسند) (انگلیس) مست و خراب، سیاه مست، پاتیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pissed

  1. adjective very drunk
    Synonyms:
    drunk loaded plastered smashed sloshed tight blotto cockeyed crocked pissed-off pie-eyed soaked soused stiff blind-drunk besotted fuddled sozzled squiffy steamed wet pixilated annoyed irritated miffed nettled peeved riled roiled stung

Idioms

pissed as a newt (or pissed out of one's head)

(انگلیس، زننده) مست لایعقل، سیاه مست

سوال‌های رایج pissed

وجه وصفی حال pissed چی میشه؟

وجه وصفی حال pissed در زبان انگلیسی pissing است.

سوم‌شخص مفرد pissed چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد pissed در زبان انگلیسی pisses است.

صفت تفضیلی pissed چی میشه؟

صفت تفضیلی pissed در زبان انگلیسی more pissed است.

صفت عالی pissed چی میشه؟

صفت عالی pissed در زبان انگلیسی most pissed است.

ارجاع به لغت pissed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pissed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pissed

لغات نزدیک pissed

پیشنهاد بهبود معانی