Adulterated

əˈdəltəˌretəd əˈdʌltəreɪtɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
دستکاری‌شده، تقلبی (درمورد خوردنی‌ها)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- adulterated milk
- شیر تقلبی (شیری که در آن آب کرده‌اند.)
adjective
مغایر با معیار یا استاندارد، قاطیدار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adulterated

  1. adjective debased or dirty
    Synonyms:
    contaminated polluted tainted degraded corrupt impaired weakened mixed diluted watered down attenuated thinned devalued depreciated deteriorated defiled vitiated dissolved blended
    Antonyms:
    virtuous moral clean

ارجاع به لغت adulterated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adulterated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adulterated

لغات نزدیک adulterated

پیشنهاد بهبود معانی