Adulterant

əˈdʌltərənt əˈdʌltərənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
چیز تقلبی، مایه تقلب و فساد، متقلب، پست‌تر‌کننده، استحاله‌دهنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adulterant

  1. noun One that contaminates
    Synonyms: adulterator, contaminant, contamination, contaminator, impurity, poison, pollutant
  2. noun Any substance that lessens the purity or effectiveness of a substance
    Synonyms: adulterator
  3. adjective Making impure or corrupt by adding extraneous materials
    Synonyms: adulterating
  4. adjective
    Antonyms: purifying

ارجاع به لغت adulterant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adulterant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adulterant

لغات نزدیک adulterant

پیشنهاد بهبود معانی