امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Inebriate

    ɪˈniːbrɪeɪt ɪˈniːbrɪeɪt ɪˈniːbrɪeɪt ɪˈniːbrɪeɪt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      inebriated

    • شکل سوم:

      inebriated

    • سوم‌شخص مفرد:

      inebriates

    • وجه وصفی حال:

      inebriating

    • شکل جمع:

      inebriates

    • صفت تفضیلی:

      more inebriate

    • صفت عالی:

      most inebriate

    معنی

    noun adjective adverb
    مست کردن، سرخوش کردن، کیف دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد inebriate

    1. verb intoxicate
      Synonyms:
      exhilarate stimulate make drunk

    ارجاع به لغت inebriate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inebriate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inebriate

    لغات نزدیک inebriate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid