فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Inebriated

ɪˈniːbrieɪtɪd ɪˈniːbrieɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

inebriates

وجه وصفی حال:

inebriating

صفت تفضیلی:

more inebriated

صفت عالی:

most inebriated

معنی

adjective

مست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inebriated

  1. adjective drunk
    Synonyms:
    intoxicated under the influence tipsy high tight inebriate boozy loaded plastered smashed bombed wasted blind drunk
    Antonyms:
    sober straight

ارجاع به لغت inebriated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inebriated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inebriated

لغات نزدیک inebriated

پیشنهاد بهبود معانی