Unready

ʌnˈredi ʌnˈredi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
نامه یا، مردد، کند، غیرآماده، حاضر‌نشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unready

  1. adjective Not prepared or in a state of readiness; slow to understand or respond
    Antonyms: ready

ارجاع به لغت unready

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unready» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unready

لغات نزدیک unready

پیشنهاد بهبود معانی