شکل جمع:
set-upsچیدمان، ساختار
The set-up of the new system is far more efficient than the old one.
ساختار سیستم جدید، بسیار کارآمدتر از سیستم قدیمی است.
We need to change the set-up of the room to fit more people.
باید چیدمان اتاق را تغییر دهیم تا افراد بیشتری جا شوند.
دام، پاپوش، توطئه، صحنهسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She walked into a set-up designed to ruin her reputation.
او وارد پاپوشی شد که برای خراب کردن اعتبارش طراحی شده بود.
The video was edited to make him look guilty—clearly a set-up.
ویدئو طوری تدوین شده بود که او را گناهکار نشان دهد؛ کاملاً توطئه بود.
شکل جمع set-up در زبان انگلیسی set-ups است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «set-up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set-up