فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Set-in

American: ˈsetɪn British: setɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

جاسازی‌شده، (به بخش دیگر) دوخته‌شده، وصل‌شده، دو‌تکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a set-in bookcase

جاکتابی جاسازی شده

a set-in pocket

جیب رودوزی شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد set-in

  1. verb enter a particular state
    Synonyms:
    begin to grow turn kick in commence

ارجاع به لغت set-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set-in

لغات نزدیک set-in

پیشنهاد بهبود معانی